اولا دانشگاه

ساخت وبلاگ
امروز روز بسی بسی مزخرفی بود صبح کلاس داشتم دانشگاه هشتتتت صبح اخه کدوم عاقلی هشت صبح کلاس میزاره!؟؟؟؟؟ ایش خلاصه یک ساعت و نیم فقط اراجیف گوش دادیم و نوشتیم این استاده یکم بدقلق و نچسبه دیشب من فقط دوساعت خوابیده بودم و خیلی خسته بودم،رفتم نمازخونه اومدم بخوابم ب هزار طرف چرخش زدم اخرم ترسیدم مانتوم چروک بشه درش اوردم تا کردم گذاشتم کنارم کیفم زیر سرم گوشیمم زیر کمرم اولا دانشگاه...ادامه مطلب
ما را در سایت اولا دانشگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gisbanooo بازدید : 76 تاريخ : شنبه 18 تير 1401 ساعت: 5:51

سلام اقا من میخواستم برای تقویت چشمم و مژه هام سرمه سنگ استفاده کنم و از یجای معتبر سرمه سنگ خریدمچون برای ضعیف بودن چشمم خوبه باعث میشه کم کم عینک و کنار بزاری و مرد و زن نداره...ینی هرچیییییی از خاصیت این بزرگوار بگم کم گفتم اماااااا سرمه زدن همانا و خاروندن چشم همان.... نمیدونم چرا واقعا سرمشم اخه اصل اصله و مطمعنم ناخالصی نداره حتی با چشم ساده میشه به اصل بودنش پی برد ولی نمیدونم چرا به من نمیسازه جدیدا هم مه هام بازشروع کرده به ریختن بد دردیه دل نکندن از ریمل ینی تمام ارایش من تو ریمل خلاصه میشه چجور بعضیا مه های خوشگل دارن اخه.... البته ازین سرمه های دست ساز مغز فندق هم دارم.ده تا فندقش تقریبا برا منی که با صرفه جویی مصرف میکنم همیشه،چندماهی میره و خیلی به صرفس البته گفتم من کلا ادمیم ک با صرفه جویی چیزی مصرف میکنم،ولی واقعا دیگه کفری شدم از دست مژه هام هرچند میریزه و میخاره ولی من سمج ترم و همچناااان سرمه میکشم اخه جرات نمیکنم خط چشم و مداد سیاه سمت چشمام ببرم که...شایدم لوسشون کردم با این کارام اولا دانشگاه...ادامه مطلب
ما را در سایت اولا دانشگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gisbanooo بازدید : 62 تاريخ : شنبه 18 تير 1401 ساعت: 5:51

نمیدونستم اینو بنویسم یا نه ولی از غمش داشتم دق میکردم نشد نگم... یکی از همسایه های ما خیلی ادمای با ابرو و مهربون و نازین این هرهفته از من و مامانم خبر میگرفت و حالمونو میپرسید یا همو میدیدیم یه پسریم دارن،که انقدر بهش محبت زیادی کردن که دیگه بجای بچه انگار پادشاه دارن... یادمه اگه بیرون بودیم سرساعت باید برمیگشتیم که داداشش گرسنه نمونه و برنج براش گرم کنن غذا بجز برنج براش نمیپختن چون خوشش نمیومد اگه میرفتیم اونجا و داداشش خونه خواب بود عملا باید برمیگشتیم البته نه تنها داداشش کلا بچه هاشون و مرداشون و اینجور پادشاه میدونستن و خانوادگی اینجور بودن داداشه رو چندبار براش ماشین خریدن با اینکه وضع مالی خوبی نداشتن هربار مدل بالاتر در حد وسعشون... خلاصه چندشب پیش صدایی از خونشون اومد چندوقتم بود دعوا داشتن و پسره تصادف کرده بود و با یه دختر مطلقه ..... ولی هنوز مامان باباش لی لی ب لالاش میزاشتن و هربار مامانه میگفت پسرم جوونه دیگه... حرفی که از بچگی ک میشناختیمشون میزد.. و همچنان این پسر و بچه ی دیگش قندعسل بودن و فقط اینا انگار بچه داشتن ینی یچیز میشنوین،اگر زمین میخوردن اینا انگار کل دنیا داره از هم میپاشه یه خش رو دستشون میفتاد انگار اسمون به زمین اومده چندشب پیش یه صداهایی ازخونشون میومد بعدم جیغ و داد صدای شکستن ،نعره زدن بعدم مامانه با یه پارچه روی سرش دووید تو کوچه و فرار از دست پسرش وای جیگرم کباب شد براشون پسره میخواسته مامانشون بکشه و توهم زده بوده بخاطر مصرف مواد و م ش ر و ب بعدم درو بسته بود و خودشو میخواست از بالا پنجره بندازه پایین اینم اضافه کنم چندوقت پول میخواست از مامان باباش اینام دیگه واقعاااا نداشتن که پولی بهش بدن بره بگرده از کارم بیکار شده بوده بخاطر غرور اولا دانشگاه...ادامه مطلب
ما را در سایت اولا دانشگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gisbanooo بازدید : 79 تاريخ : شنبه 18 تير 1401 ساعت: 5:51

اقا سلااااااممن رمزمو گم کرده بودم ک پیدا شد و برگشتم هرچند اتفاق خاصی نیفتاد این مدت امتحانام خراب شد اقای...حتی ی عذر خواهی بابت کارش نکرد و الان ایشون ناراحته از من!و پشت من بد میگه....!!! سپردم ب خدا فقط ولی چندروزه قرص پرانول میخورم ک گاهی اعصاب اولا دانشگاه...ادامه مطلب
ما را در سایت اولا دانشگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gisbanooo بازدید : 145 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:11

اوایل که ضربه خورده بودم خیلی به هم ریخته بودممن ادمیم ک زبون درازم ،وقتی یه ناحقی میشه سریع واکنش نشون میدم امااینبار ناحقی خیلیی بدی شده بود و جسما در خطر بودم و زور و توانشو نداشتم اجازه ندم بهم ظلم شه و مقاومت کنم که کتکی نخوردم وبعدهاش چنان افسر اولا دانشگاه...ادامه مطلب
ما را در سایت اولا دانشگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gisbanooo بازدید : 124 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:11

 

بعد دوروز رفتم تو گروه نازنین میپرسه اناهیتا چرا اینطوری شددییییی؟؟؟

میگم چطوریی نازی؟؟؟

بعد چند دقه ریپلی میکنه،

میگه خوبم مرسی :| :| :| :| :| :|

اولا دانشگاه...
ما را در سایت اولا دانشگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gisbanooo بازدید : 125 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:11

اقا روز زن مبارکککککک ولی چقد حال ب هم زنن اونایی که همش بلدن عکس مادرشونو بزارن تلگرام و اینستا ولی در باطن... مثلا یکی دوستام هست هروقت میرم خونشون مامان شصت و پنج سالش همش درحال کار کردن و اشپزی و اولا دانشگاه...ادامه مطلب
ما را در سایت اولا دانشگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gisbanooo بازدید : 142 تاريخ : شنبه 11 بهمن 1399 ساعت: 19:32

وای خدا منم با این موهای مسخرم بدبختی دارمامن موهام زود به زود چررررب میشه ولی جنسش خشکه ینی ریشه مو برق میزنه ولی ساقش تمیزهخلاصه هروقت بخوام برم بیرون مجبورم همونروز برم حموم ایناروبشورمسه روزه دارم پشت سرهم میرم حموم مو میشورم فقط،امروز ک رفتم دیدم موهام شده عینننن سیم ظرفشوییوقتی اومدم بیرون بافتم همشو بعد بازش ک کردم فر زیر خوشگل مشگل شده بود ولی عیننن سیم ظرفشویی زنگ زده رو هوا بود هرچی روغن زدم فایده نکرد ک نکردیادم افتاد سس مایونز داریم پریدم ی کیلو سس رو موهام خالی کردم ماساژ دادمینی به قدری خوب شد این موهام ک خودم شاخ دراوردمخلاصه به مشکلات من اگر دچار شدید برید سراغ سس مایونز اولا دانشگاه...ادامه مطلب
ما را در سایت اولا دانشگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gisbanooo بازدید : 192 تاريخ : يکشنبه 22 بهمن 1396 ساعت: 0:58

چند شبه به یه مرضی دچار شدم نمیدونم چیکار کنمساعتای هشت خوابم میگیره شدید ولی میدونم بخوابم دوازده بیدار میشمصبرمیکنم ک ساعت ده یازده بخوابمولی دیگه بیدار میمونم تاسه صبح اصلنم خوابم نمیبرهامروز تا یک ظهر خواب بودم بعدم بزور پاشدم برم دانشگاه ناهارم نخوردم تا وقتی برگشتمجاتون خالی رفتیم با بچه ها ابمیوه بخوریم دیدیم سرده قهوه و شکلات داغ سفارش دادیم قهوه منو ک اوردن دیدم اب جوش و پودر قاطی کردن به اسم قهوه :| االبته شاید اینکهفقط دوتومن بودم بی تاثیر نبوده درین قضیه اقا مسخره نکنین ک اولا تابع جمع بودیم دوما دانشجوییم و بی پول سوما سر راه بود خوب خلاصه قهوه ابکی تلخ مسخره رو خوردم زبونم پااااره شد هنوز هرچی میخورم جیلیزویلیز میکنه  اولا دانشگاه...ادامه مطلب
ما را در سایت اولا دانشگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gisbanooo بازدید : 202 تاريخ : يکشنبه 22 بهمن 1396 ساعت: 0:58

نقاشیای سیاه قلممو گذاشتم پروفایل یکی اومد گفت خیلی عقده ای هستی با این نقاشیات بعدم بلاکم کرد نمیدونمم کی بود :|

هرزمان دیگه بود بیشتر میزاشتم طرف حرصش بگیره فضولیم نکنه ولی اینبار تو دلم یجوری شد همشو برداشتم

نکبت (شرمنده تو دلم میموند نمیگفتم)خخخخ

اولا دانشگاه...
ما را در سایت اولا دانشگاه دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : gisbanooo بازدید : 185 تاريخ : يکشنبه 22 بهمن 1396 ساعت: 0:58