اولا دانشگاه

متن مرتبط با «دوست» در سایت اولا دانشگاه نوشته شده است

دوست جان جانان

  • یعنی دوست خوب از صدتا خواهر و فامیل بهترهاین دوروز ک دوست جان جانان قضیه رو با یکم سان سور فهمیده، انقد وقت منو پر کرده تنهام نزاشته ک وقت هیچی ندارم رفته برام ثبت نامم کرده کلاس نقاشی و دکوپاژ ک خیلی دوست دارم و تعریف از خود نباشه یکم بلدم، امروز بزور منو برده بعد سر راه رفتیم رستوران لبنانی طملته!؟بطملطه!؟ تبله؟! اوه اسمشم یادم نیست ولی ازونا خوردیم ک ماست و بادمجون و ارده و انار و گردو داشت   بعد باز کشوندتم خونه خودشون بزووووز با مامانش درد دلامو گوش دادن نصیحتم کردن دعوام کردن ک چرا تو همچین کاری کردی بعدم ناهار بزووووور سه تا بشقاب ب خوردم دادن ک داشتم گلاب به روتون بالا میاوردم دیگه تا یازده شبم اونجا بودم راستش تو این مسائل من خیلییی برا بروز مشکلات و غصه هام تودارم هیچکسم این صفتمو جز همین دوستم نمیدونه خانوادم حتی فک کردن چیزیم نیست انقد ک ظاهرسازی کردم دیشبم باز اومد دنبالم منو برد خونشون کلی اهنگ گذاشت و رق صیدیم و خوش گذروندیم و واقعا حالم بهتر شد یک  ی عمر اصرارررررررررررر میکردم رقص عروسیشو بره من ببینم چجوره ولی میگفت همون روز عروسی ببین حالا امروز برام رفت رقصشو و ذوووووق کردم حسااااابی خلاصه انرژی مثبت دارم امشب گفتم یکم تو وبلاگ بپخشم و بپاشونمش راستی ناگفته نمونه بابامم شب زنگ زدن کلی دعوام کردن که دو شبه کجایی هی چپ و راست بیرون و خونه مردم , ...ادامه مطلب

  • اولین امتحان و ماجراهای دوست فضول

  • بعله اینهم از اولین امتحان ترم ما ینی استادایی داریم ..... کل کتاب مشخص میشه و در امتحان میاد و تازشم میری سر جلسه یهو میبینی از جاهایی سوال اومده ک یک درصدم احتمال نمیدادی... ما یک کتاب پونصد صفحه ای خوندیم فقط دویست صفحش وقت نشد دوتا سوال چهارنمره ای از هموووونجاااا داد ای حرص خوردم بماند ک با چ بدبختی درس خوندم شما مثل من نباشید از اول ترم هیچی ننویسید و کتاب نبرید ک سنگینه و اذیتین...چون مثل دیشب من همش باید سرتون تو دیکشنری باشه دنبال معنای کلمه و ادبیات هم جوریه ممکنه معنای کلمه هزارررر چیز باشه و حتی هزارچیزم بنویسی باز منظور ازون کلمه اونجا چیز دیگه باشه... دیشب فقط بگم چقد دنبال کلمه ی «بروجه» گشتمممم... بعد کلییی جست و جو (بجای سرچ) تازه متوجه شدم ای دل غافل این کلمه ی بر  وجه هستش...و بسی تاسف خوردم برای خودم ی چندجا اومدم گوشیمو از توی لباسم که به هزار زحمت جاساز کرده بودم در بیارم همون لحظه استاد بزرگوار پا شدن...و قدم زنان تا صندلی من اومدن و گوشی منم زیر برگه سوال روی پام... خلاصه منم برای بار هزارم امروز ب این نتیجه رسیدم ک من رو چه ب تقلب اخههههه!؟  راستی یکی از دوستان هست که مانتویی خفنیه و خیلیم خوش تیپه و خوشگل. منتها توی دانشگاه چادر سرش میکنه طبق اعتقادی ک داره ،به حرمت فضای اموزشی رفته بودیم سرویس بهداشتی تیکه های دخترونه و فضولیا داشت گرم میشد... یکی دوستای , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها