قسمت دوم شعر پروین اعتصامی با معنا

ساخت وبلاگ

#پروین_اعتصامی. شعر و معنا
#قسمت2
به که بر گردی ، به ما بسپاریش
کی تو از ما دوست تر می داریش

نقش هستس نقشی از ایوان ماست
خاک و باد و آب سر گردان ماست

قطره ای کز جویباری می رود
از پی انجام کاری می رود

میهمان ماست هر کس بی نواست
آشنا با ماست چون بی آشناست

کشتی ای ز آسیب موجی هو لناک
رفت وقتی سوی غرقاب هلاک

بندها را تار و پود از هم گسیخت
موج از هر جا که راهی یافت ریخت

هرچه بود از مال و مردم را ببرد
زان گروه رفته طفلی ماند خرد

طفل مسکین چون کبوتر پر گرفت
بحر را چون دامن مادر گرفت

موجش اول وهله چون  طومار کرد
تند باد، اندیشه پیکار کرد

بحر را گفتم دگر طوفان مکن
این بنای شوق را ویران مکن

در میان مستمندان فرق نیست
این غریق خرد بهر غرق نیست

صخره را گفتم مکن با او ستیز
قطره را گفتم ، بدان جانب مریز

امر دادم باد را ،کان شیر خوار
گیرد از دریا ، گذارد در کنار

سنگ را گفتم به زیرش نرم شو
برف را گفتم که آب گرم شو

#معنای_قسمت2 #پروین_اعتصامی
خدا به مادر موسی میگه تو کِی از ما بیشتر بچتو دوست داری که می‌ترسی به حرف من اعتماد کنی؟
در صورتی که نقش و صورت و همه چیز فرزند تو رو من افریدم و اب و خاک و بلاها تحت فرمان من هستن
خلاصه که خدا داستانی رو تعریف میکنه که روزی کشتی بزرگی توی اب به صخره خورد و همه ی مسافرانش غرق شدن،بجز یک طفل کوچیک
خلاصه بلاهای دور این پسر طفل و ضعیف رو ما کنترل کردیم
خطردریا مثل دامن مادر امن شد براش،به صخره دستور دادم به او اسیبی نرسونه،
به قطره اب گفتم طرف او نرو
به باد دستور دادم اون طفلو از دریا بگیره و روی خشکی بزاره
به سنگ گفتم نرم شو و اذیتی به او نرسون و.....

+ نوشته شده در  یکشنبه یکم مرداد ۱۳۹۶ساعت 20:20&nbsp توسط اناهیتا  | 

اولا دانشگاه...
ما را در سایت اولا دانشگاه دنبال می کنید

برچسب : اعتصامی, نویسنده : gisbanooo بازدید : 236 تاريخ : شنبه 20 آبان 1396 ساعت: 2:16